واکسن 6 ماهی
روز 20 خرداد رفتیم مرکز بهداشت و شما واکسن 6 ماهگیتو زدی عزیز دلم
وقتی برگشتیم خونه به خاطر تاثیر استامینوفن خوابیدی
پیش خودم گفتم خدارو شکر که خیلی اذیت نشدی
اما همین که غروب شد ، قبل از اینکه بابااینا افطار کنن تبت شروع شد. اون شب تا صبح نه شما تونستی بخوابی نه من.
اما همش فدای یه تار موت عزیز دلم
اینم یه عکس تب دار که بابایی ازت گرفته .
الهی قربونت بشم که با وجود تب بازم خوش اخلاق بودی و می خندیدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی