یلدا
بعد از تولدت و عکاسی من و شما و بابایی رفتیم کرج بابایی نتونست برای شب یلدا پیش ما بمونه و مجبور شد برگرده اینم عکسای شب یلدا خونه مامان بزرگ من اینم لباسی که یک روزه با مامان جون رفتیم پارچه شو خریدیم و دوختمش اینم کرسی ساده و صمیمی خونه مادربزرگ این پف پفی ها و چیز کیک هندونه ای هم کار من بود ...
نویسنده :
مامان شهلا
10:20