الههالهه، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
زندگی من و باباییزندگی من و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

الهه ی ناز من

***

تو آمدی و به یمن آمدنت مادر نامیده شدم

 

برای تو می نویسم

 

که بدانی چگونه می پرستمت و چگونه دوستت دارم

 

فرشته ی کوچک من

 

 

خوب شد آمدی ها!
نه جدا.... خوب شد!
وگرنه
من از کجا قرار بود بفهمم که یک نفر را میشود ؛آنقدر دوست داشت...؟

 

 

 

به وبلاگ دخترم الهه خوش اومدین

 

 

عروسی روستا

واقعا که عروسی هایی که توی روستا گرفته میشن مخصوصا توی فصل بهار یه جور خاصی به آدم کیف میدن مثل عروسی یکی از فامیل های بابایی که توی روستا عروسیشون رو گرفته بودن هوای بهاری و تازه حسابی روح آدمو جلا میداد               ...
22 فروردين 1398

گردش در کاخ گلستان

تعطیلات عید مثل همیشه نیمه اولشو کرج بودیم روز 3 فروردین تصمیم گرفتیم بریم کاخ گلستان پارسال هم رفته بودیم کاخ سعد آباد ولی تو خیلی کوچولو بودی   اینم عکسایی که توی کاخ گلستان گرفتیم                                       ...
3 فروردين 1398

عید 98

  عکس سفره هفت سین امسالمون البته لازم به ذکره که اول این سفره روی میز عسلی چیده شده بود ولی بعد از چند بار پاتک ناموفق شما من و بابایی تصمیم گرفتیم روی اپن آشپزخونه بچینیمش   و این طوری شد که کنارش هم نتونستیم عکس بگیریم   شیرینی های امسال رو همه رو خودم پختم شیرینی مارمالادی شیرینی نعلی کوکی اسمارتیزی       انشاالله سالی پر از خیر و برکت برای همه مردم باشه ...
25 اسفند 1397

یلدا

بعد از تولدت و عکاسی من و شما و بابایی رفتیم کرج بابایی نتونست برای شب یلدا پیش ما بمونه و مجبور شد برگرده اینم عکسای شب یلدا خونه مامان بزرگ من     اینم لباسی که یک روزه با مامان جون رفتیم پارچه شو خریدیم و دوختمش           اینم کرسی ساده و صمیمی خونه مادربزرگ     این پف پفی ها و چیز کیک هندونه ای هم کار من بود     ...
1 دی 1397

آتلیه یکسالگی

سلام عزیزم روز 25 آذر رفتیم آتلیه که برای تولد یکسالگیت ازت عکس بگیریم با اینکه بار اولت بود ولی بازم به نظرم خوب همکاری میکردی                     چون برای دندونیت فرصتش پیش نیومد که بریم عکاسی من این بار لباسای دندونیت رو هم آوردم که یه عکسم با تم دندونیت داشته باشی       ...
25 آذر 1397

تولد یکسالگی الهه با تم رنگین کمونی قسمت دوم

اینم عکسای دختر گلم با مهمون ها   یه عکس سه نفری با یه دنیا عشق   و اینم بقیه ی عکس ها                     وقتی به هیچ عنوان راضی نمیشدی شمع رو فوت کنی و آخرش هم وقتی نصف شمع آب شد بچه ها همه با هم فوت کردن   واقعا جای مامان و بابا و داداشم خالی بود البته به خاطر دوری راه واقعا نمیشد خودشون رو برسونن ایشالا سال دیگه بتونن توی تولدت باشن     و این هم کادوهایی که مهمون های عزیزمون زحمتش رو کشیدن واقعا ازشون ممنونم     ...
19 آذر 1397

تولد یکسالگی الهه با تم رنگین کمان قسمت اول

سلام رنگین کمان زندگی من تولدت مبارکمون باشه قشنگ ترین دختر دنیا تویی که با اومدنت رنگین کمون زیبایی ها رو به خونه و زندگی من و بابایی آوردی   اینم عکسای تولد البته همه ی این عکسا رو دختر عموها و زن عمو هات گرفتن عزیزم واقعا ازشون ممنونم خودم انقدر سرم شلوغ بود که به عکاسی نرسیدم   اول بریم سراغ سالاد ها و دسر سالاد رنگین کمونی         اینم دسر که من توی یه ظرف بزرگ ژله ی هفت لایه رنگین کمونی درست کردم و بعد برشش دادم که سرو کردنش راحت تر باشه             اینم از کیک خوشمزه ات که واقعا دست آ...
19 آذر 1397