یلدا
بعد از تولدت و عکاسی من و شما و بابایی رفتیم کرج
بابایی نتونست برای شب یلدا پیش ما بمونه و مجبور شد برگرده
اینم عکسای شب یلدا خونه مامان بزرگ من
اینم لباسی که یک روزه با مامان جون رفتیم پارچه شو خریدیم و دوختمش
اینم کرسی ساده و صمیمی خونه مادربزرگ
این پف پفی ها و چیز کیک هندونه ای هم کار من بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی