الههالهه، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
زندگی من و باباییزندگی من و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

الهه ی ناز من

تولد یکسالگی الهه با تم رنگین کمونی قسمت دوم

اینم عکسای دختر گلم با مهمون ها   یه عکس سه نفری با یه دنیا عشق   و اینم بقیه ی عکس ها                     وقتی به هیچ عنوان راضی نمیشدی شمع رو فوت کنی و آخرش هم وقتی نصف شمع آب شد بچه ها همه با هم فوت کردن   واقعا جای مامان و بابا و داداشم خالی بود البته به خاطر دوری راه واقعا نمیشد خودشون رو برسونن ایشالا سال دیگه بتونن توی تولدت باشن     و این هم کادوهایی که مهمون های عزیزمون زحمتش رو کشیدن واقعا ازشون ممنونم     ...
19 آذر 1397

تولد یکسالگی الهه با تم رنگین کمان قسمت اول

سلام رنگین کمان زندگی من تولدت مبارکمون باشه قشنگ ترین دختر دنیا تویی که با اومدنت رنگین کمون زیبایی ها رو به خونه و زندگی من و بابایی آوردی   اینم عکسای تولد البته همه ی این عکسا رو دختر عموها و زن عمو هات گرفتن عزیزم واقعا ازشون ممنونم خودم انقدر سرم شلوغ بود که به عکاسی نرسیدم   اول بریم سراغ سالاد ها و دسر سالاد رنگین کمونی         اینم دسر که من توی یه ظرف بزرگ ژله ی هفت لایه رنگین کمونی درست کردم و بعد برشش دادم که سرو کردنش راحت تر باشه             اینم از کیک خوشمزه ات که واقعا دست آ...
19 آذر 1397

در تدارک تولد یکسالگی

سلام سلام من سخت مشغول درست کردن و آماده سازی تم تولدت هستم عزیزم همونطور که قبلا هم قولش رو دادم دلم میخواست تولدت به نسبت جشن دندونیت مجلل تر و جذاب تر باشه برای تولدت تم رنگین کمون رو انتخاب کردم از طرفی هم دلم نمیخواست همه چیز رو آماده بگیرم برای همین فقط به لیوان و بشقاب و طرف پاپ کرن آماده بسنده کردم و بقیه چیزا رو خودم برات درست کردم عزیزم           و البته در حال دوخت لباست و همینطور ساخت تل سرت هم هستم . . .   ...
20 آبان 1397

هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب کردستان

از 18 تا 23 مهر نمایشگاه بین المللی کتاب تو سنندج برگزار شد واقعا از هر نظر عالی و کامل و جذاب بود مخصوصا بخش های کودکانه ش همینطور نمایش عروسکی که تو حسابی ازش خوشت اومده بود و قسمت نقاشی که تو نمی تونستی چیزی بکشی ولی مسئول مهربون اون غرفه به شما یه بادکنک قرمز داد که حسابی از دیدنش ذوق کردی عزیز دلم و همینطور انتشارات پرتقال که بهت یه عروسک پارچه ای شکل پرتقال دادن خییلی خوش گذشت و حسابی هم خرید کردیم کلی کتاب و وسایل آموزشی فکری برای شما و چند تا کتاب برای من و بابایی اینم عکسای اونجا           ...
20 مهر 1397

جشن دندونی الهه ناز من

عزیز دل مامان سلام مامان باز اومد با کلی تاخیر خوشبختانه جشن دندونیت 5 مهر به خوبی و خوشی برگزار شد و همه چیز باب میلم بود خیلی نخواستم شلوغ باشه چون هم تو خسته میشدی هم فکر نمیکنم برای جشن دندونی نیاز باشه که خیلی سور و سات مفصلی باشه ایشالا تدارکات مفصل بمونه برای تولدت گل نازم   اینا عکسای تزیینات خونه س                     اینم تزیینات غذاها و خوراکی ها             الی داره دو دندون قند میخوره از قندون بفرمایید نوش جون ...
5 مهر 1397

کلی تغییرات کوچیک و بزرگ برای الهه ی من

الهه ی ناز من اول از همه ببخشید که خیلی وقته که نتونستم این جا رو آپدیت کنم عزیز دلم این مدت خیلی درگیر تو بودم هم چهار دست و پا راه رفتن رو یاد گرفتی هم میتونی با دست گرفتن به مبل یا پشتی ها روی پاهای خودت وایسی و منم کلی قربون صدقه ت میرم     و یه چیز دیگه عسل مامان سه چها روزی میشد که خیلی بی قرار بودی و همش نق میزدی و خوابت کم شده بود من اصلا نفهمیدم علتش چیه تا اینکه دیروز با لیوان بهت آب دادم و حس کردم لیوان تق صدا میده وقتی خوب دقت کردم دیدم آره    وقتی لیوان میخوره به لثه ت تق صدا میده دستامو شستم و به لثه ت کشیدم و دیدم بله یه دندون کوچولو و خوشگل در اومده واااااااای...
17 شهريور 1397

روز دختر مبارک

هر چند تا قبل از بچه دار شدنم به اين مسئله جور ديگری نگاه ميکردم اما حالا که فکرش را ميکنم میبینم همیشه دلم می خواسته یک دختر داشته باشم... دختری با موهای بلندِ مشکی و چشم های درشتِ خندان، اسمش را ميگذاشتم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود مینشاندمش روی زانوهايم و گیس هایش را میبافتم تا قلبم آرام بگیرد. حالا که فکرش را میکنم میبینم دلم ميخواهد "باران" هم داشته باشم   دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودیِ موهای طلاییِ خواهرش "گندم" را نکند.. آدم برای د...
24 تير 1397